ونداوندا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

وندا دختر ما

تولد پسر عمه جان

نازنینم دیروز پسر عمه پرستو تو بیمارستان عرفان با وزن ٣٣٥٠و قد ٥٥ به دنیا اومد بزودی با عکسها و اخبار جدید بر میگردم. شایدم به گذشته بر گشتم و از روزی که تو عزیز دلو خدا به من وبابایی هدیه داد گفتم اگه شما اجازه بفرمایید پا کامپیوتر بشینم   ...
15 مرداد 1390

ادامه...

قلب زن است که جهان را به چرخش در می آورد زن ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند می دانند که بغل کردن و بوسیدن می تواند هر دل شکسته ای را التیام بخشد کار زن ها بیش از بچه به دنیا آوردن است، آنها شادی و امید به ارمغان می آورند. آنها شفقت و فکر نو می بخشند زن ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند خداوند گفت:این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد فرشته پرسید:چه عیبی ؟ خداوند گفت:قدر خودش را نمی دان ...
13 مرداد 1390

ادامه...

قلب زن است که جهان را به چرخش در می آورد زن ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند می دانند که بغل کردن و بوسیدن می تواند هر دل شکسته ای را التیام بخشد کار زن ها بیش از بچه به دنیا آوردن است، آنها شادی و امید به ارمغان می آورند. آنها شفقت و فکر نو می بخشند زن ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند خداوند گفت:این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد فرشته پرسید:چه عیبی ؟ خداوند گفت:قدر خودش را نمی دان   ...
13 مرداد 1390

سخنی چند از...

تنها اتاقی همیشه مرتبه و همه چیز سر جاش می‌مونه، که توش زندگی نکنی! اگه زندگیت گاهی آشفته میشه و هیچی سر جاش نیست، بدون هنوز زنده‌ای! اما اگر همیشه همه چی آرومه و تو چقدر خوشحالی! یه فکری برای خودت بکن! می‌شود برگشت می‌شود برگشت و در خود جستجویی کرد در کجا یک کودک ده‌ساله در دلواپسی گم شد؟ در کجا دست من و سیمان گره خوردند؟ ... ...می‌شود برگشت تا دبستان راه کوتاهی‌ست می‌شود از رد باران رفت می‌شود با سادگی آمیخت می‌شود کوچک‌تر از اینجا و اکنون شد می‌شود کیفی فراهم کرد دفتری را می‌شود پر کرد از آیینه و خورشید در کتابی می‌شود روییدن خود را تماشا کرد ...
13 مرداد 1390

سخنی چند از...

تنها اتاقی همیشه مرتبه و همه چیز سر جاش می‌مونه، که توش زندگی نکنی! اگه زندگیت گاهی آشفته میشه و هیچی سر جاش نیست، بدون هنوز زنده‌ای! اما اگر همیشه همه چی آرومه و تو چقدر خوشحالی! یه فکری برای خودت بکن!   می‌شود برگشت می‌شود برگشت و در خود جستجویی کرد در کجا یک کودک ده‌ساله در دلواپسی گم شد؟ در کجا دست من و سیمان گره خوردند؟ ... ...می‌شود برگشت تا دبستان راه کوتاهی‌ست می‌شود از رد باران رفت می‌شود با سادگی آمیخت می‌شود کوچک‌تر از اینجا و اکنون شد می‌شود کیفی فراهم کرد دفتری را می‌شود پر کرد از آیینه و خورشید در کتابی می‌شود روییدن خود را تماشا کرد...
13 مرداد 1390

نی نی شیطون بلای من

دخترم جدیدا تا دوربینو میبینی میای از دستم میگیریش اینو گفتم بزرگ شدی نگی مامان چرا از من کم عکس گرفتی!!!!!!!!!!!! وندا اروبیک کار مامان يواش تر همش مال خودتههههههههههه!!!!!!!!!!!! كلمات جديدي كه ميگي به حموم ميگي (آبو) موقع دالي موشه ام ميگي (دا) تا آهنگم ميشنوي شروع ميكني به ناناي كردنو بشكن زدن اي دختر قرتي من خيلي قشنگ سق ميزني خيلي دوستت دارم عزيزم ...
10 مرداد 1390

نی نی شیطون بلای من

دخترم جدیدا تا دوربینو میبینی میای از دستم میگیریش اینو گفتم بزرگ شدی نگی مامان چرا از من کم عکس گرفتی!!!!!!!!!!!! وندا اروبیک کار مامان يواش تر همش مال خودتههههههههههه!!!!!!!!!!!! كلمات جديدي كه ميگي به حموم ميگي (آبو) موقع دالي موشه ام ميگي (دا) تا آهنگم ميشنوي شروع ميكني به ناناي كردنو بشكن زدن اي دختر قرتي من  خيلي قشنگ سق ميزني خيلي دوستت دارم عزيزم    ...
10 مرداد 1390

وندا چيكار ميكنه و چيا ميگه ؟ (اا ماهگي)

چيكار ميكنه؟ والا بگيد چيكار نميكه...حتي اگه يه ميخ به ديوار باشه دستشو ميگيره بلند ميشه خودشو ميندازه رو توپ باهاش قل ميخوره رفته بوديم خونه مامانجون پله دارن حسابي تمرين كرد ،رفت بالا اومد پايين ...رفت بالا اومد پايين.... در كشو ها و كابينتها رو باز ميكنه سرعت چهار دست وپا رفتنشم خيلي رفته بالا چراغو خاموش روشن ميكنه وقتي ميخواد بيشينه محكم خودشو پرت ميكنه تازگيها ياد گرفته به شرايط محيط نگاه ميكنه اگه زيرش سنگ باشه يواش ميشينه رو تخت و فرش خودشو ول ميكنه تا حالا چند بار با كله خورده زمين بابايي ميخواد براش كلاه ايمني بگيره خيلي سخت (يعني منو بيچاره ميكنه ) تا بخوابه دس دسي ميكنه(دست ميزنه) با انگشت اشاره ميكنه ناناي ميكنه(م...
4 مرداد 1390

سخني چند از بزرگان

عزيزم امروز ميخوام چندتا نصييحت و پند از بزرگان علمي و ادبي برات بذارم اميدوارم در آينده بتوني ازشون استفاده كني *جريان زندگي چيزي جز مبارزه ميان عاطفه و عقل نيست (مارك تواين) *آزادي متعلق به يكنفر نيست ،مال همه است(اسپنسر) *هرگز فرصت گفتن دوستت دارم را از دست نده(براون) *هرچه نور بيشتر باشد سايه عميق تر است(گوته) *سعادت ديگران بخش مهمي از خوشبختي ماست(رنان) *با تقوا و خوبي ميتوان سعادت آفريد(زنون) *براي شب پيري در روز جواني چراغي بايد تهيه كرد(پلوتارك) ادامه دارد........ ...
4 مرداد 1390

وندا چيكار ميكنه و چيا ميگه ؟ (اا ماهگي)

چيكار ميكنه؟ والا بگيد چيكار نميكه...حتي اگه يه ميخ به ديوار باشه دستشو ميگيره بلند ميشه خودشو ميندازه رو توپ باهاش قل ميخوره رفته بوديم خونه مامانجون پله دارن حسابي تمرين كرد ،رفت بالا اومد پايين ...رفت بالا اومد پايين.... در كشو ها و كابينتها رو باز ميكنه سرعت چهار دست وپا رفتنشم خيلي رفته بالا چراغو خاموش روشن ميكنه وقتي ميخواد بيشينه محكم خودشو پرت ميكنه تازگيها ياد گرفته به شرايط محيط نگاه ميكنه اگه زيرش سنگ باشه يواش ميشينه رو تخت و فرش خودشو ول ميكنه تا حالا چند بار با كله خورده زمين بابايي ميخواد براش كلاه ايمني بگيره خيلي سخت (يعني منو بيچاره ميكنه ) تا بخوابه دس دسي ميكنه(دست ميزنه) با انگشت اشاره ميكنه ن...
4 مرداد 1390